گریه میکنم
برای فاصله هایی که آمدند
و بی هیچ سلام و سوالی.....
میان سادگی هامان نشستند!
گریه میکنم
برای ابرهای پر بارانی که آمدند و
تا بی نهایت علاقه مان سایه انداختند.
بگذار آنقدر ببارند
تا گلوگاه گریه از آوار این ترانه های خیس لبریز شود
گریه میکنم
اما تو نگران نباش